کد مطلب:140226 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:168

کلام مرحوم صدرالدین قزوینی در توصیف حضرت مسلم بن عقیل
مرحوم صدر الدین قزوینی عطر الله مرقده در كتاب ریاض القدس كه كتابی است بسیار نورانی در تعریف و توصیف جناب مسلم بن عقیل سلام الله علیه چنین می نویسد.

حكماء گویند رسول پادشاه زبان پادشاه است هر كه خواهد عنوان ضمیر و ترجمان دل كسی را بداند از گفتار و كردار فرستاده او معلوم كند لهذا در باب


ارسال رسول تأكید بسیار و مبالغه بی شمار نموده اند، باید رسول داناترین قوم و فصیح ترین مردم باشد در اطوار و افعال ممتاز باشد، اسكندر ذوالقرنین را رسم آن بودی كه تغییر لباس می نمود و خود به رسالت می رفت و می گفت



هژبرانی كه شیر شكارند

پیام خود به پای خود بیارند



و بزرگی در این باب گفته:



فرستاده باید كه دانا بود

بگفتن دلیر و توانا بود



از او هر چه پرسند گوید جواب

به نوعی كه باشد طریق صواب



از این بیانات جلالت قدر و عظمت شأن جناب مسلم بن عقیل علیه السلام مفهوم و معلوم می گردد كه پادشاه دنیا و آخرت از میان اقرباء و نزدیكان او را به رسالت و سفارت و نیابت به جانب كوفه فرستاد. مسلم در دین داری مسلم و در تقوی و پرهیزكاری بی سخن بود، حضرت هم در فرمان نیابت خاص وی او را به تعریف چند اختصاص داده كه:

ثقة الحسین است، امین است، برادر من است، ابن عم من است، عالم است، عادل است، فاضل است، عامل است، و كان رضوان الله علیه صهرا لامیرالمؤمنین علی علیه السلام با این همه علو مراتب و سمو مناصب داماد شاه اولیاء علی المرتضی بود، رقیه خاتون عیال آن بزرگوار بود و كان رضی الله عنه شجاعا، در شجاعت بی بدل و در رشادت ضرب المثل بود و كان یأخذ الرجل بیده فیرمی فوق البیت با دست پر قوت مردان با جسامت را می گرفت از صحن خانه به سطح بام می انداخت.



شجاعی مشت او پولاد بودی و تنش جوشن

سرش خود نگاهش تیر و ابروش پرند آور



مردم كوفه آن قد و قامت و آن هیكل با استقامت می دیدند بر خود می لرزیدند، می گفتند: الحق این شخص با جلالت شایسته نیابت است، پس به روایت ابی مخنف هیجده هزاری بیعت كردند و جعلوا له حجابا و بوابا از برای آن بزرگوار


حاجب و دربان معین كردند كه مردم بیگانه را از دخول و خروج ممانعت نماید جز اخیار و ابرار را در آن دربار بار ندهد، مسلم بن عوسجه اسدی به دربانی سرافراز گشت و ابوتمامه صیداوی به خزانه داری ممتاز شد همچنین هر كاری را به سركاری و هر شغلی را به دینداری معوض نمودند، ما یحتاج لشگر از سلاح و از دروع و جنه و سهام و اسنه فراهم كردند، سالار و سپه دار تعیین كردند، فرسان نامور و وجوه شیعه گرد آمدند از هیجده هزار الی صد هزار در گرد آن سرور جمع آمدند و بعد عریضه خدمت حضرت شاهنشاهی و نور دیده رسالت پناهی عرضه داشتند كه قربانت كارها ساخته و امورات به نظم پرداخته خاك قدم نائب خاص تو را كحل الجواهر دیده خود ساختیم و قلاده انقیاد او را تماما بگردن انداختیم امروز كه وقت عریضه نگاری است صد هزار شمشیر زن مكمل و مسلح در زیر بار بیعت و اطاعت درآمده اند، انا معك مع مأة الف سیوف فلا تتأخر.